(آهوی درگاه شدم)
(آهوی درگاه شدم)
تازفهمیدم. که دل شیدا شده
عشق تو درمن هویدا شده
نزدتان چون پاپتی ، آمدم رسوا شدم
ازکرامت هاشنیدم ، آهوی درگاه شدم
خسته ازصیادوپَرچیِن و، ذلف چشمه زار
خسته ازتیرشیطان و ، این روزگار
آمدم برذلف یاری ، چون شما . بندم دخیل
تا ببخشی این(غلام)را درپیش گاه خویش
غ..ر..آ
[ یکشنبه 94/9/22 ] [ 1:39 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]